www.iiiWe.com » قویترین آدم جهان

 صفحه شخصی نازنین بهشتی   
 
نام و نام خانوادگی: نازنین بهشتی
استان: اصفهان - شهرستان: شاهین شهر
رشته: کارشناسی معماری
تاریخ عضویت:  1390/03/18
 روزنوشت ها    
 

 قویترین آدم جهان بخش عمومی

49

قویترین آدم جهان اونی نیست که دویست و پنجاه کیلو رو یه ضرب میزنه

قویترین آدم جهان دختر ایرانیه

که با وجود تجاوزهای فردی و گروهی و اسیدپاشی

و ناامنی و مزاحمهاى خیابونی و زورگیری

و قتل و هزار خطر دیگه

هنوزم تو این مملکت درس میخونه

ورزش میکنه

رانندگى میکنه

کار میکنه

عاشق میشه

اعتماد میکنه

مادر میشه

و سعی میکنه به بچه اش یاد بده که آدم باشه.

شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 10:27  
 نظرات    
 
سعید رحیمی 18:18 شنبه 22 مرداد 1390
23
 سعید رحیمی
براستی قویترین زنان و مردان در ایران هستند.و تکمیل میکنم فیلم بازی میکنه.کاگردانی میکنه،مدال میاره،آموزش میده واقعا باید احسنت گفت
سید علی رضوی خسروشاهی 09:12 یکشنبه 23 مرداد 1390
16
 سید علی  رضوی خسروشاهی
آفرین،آفرین،آفرین از این بهتر نمیشه گفت
م افتخاری 09:14 یکشنبه 23 مرداد 1390
14
 م افتخاری
قویترین انسانها حسب خلقت در همه جای این کره خاکی وجود دارند و انحصار آنها تنها حکایت از احاطه و دسترسی کم ما به اطلاعات است. "به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است فقط گاهی ابری و نیمه ابری و گاه آفتابی و ..."
محسن حیدری 10:06 یکشنبه 23 مرداد 1390
14
 محسن حیدری
همه این کارارو که نمیشه کرد
اونم تو ایران
قادر قمری 11:21 یکشنبه 23 مرداد 1390
16
 قادر قمری
باید آفرین گفت به زنان ایرانی که هر محدودیتی را به فرصت تبدیل میکنند.
شادین امانی 12:22 یکشنبه 23 مرداد 1390
15
 شادین امانی
آفرین ن ن ن ن ن
احسان کریمی 12:33 یکشنبه 23 مرداد 1390
13
 احسان کریمی
واقعا که با این شرایط قویترین آدم جهان دختران ایرانی هستند.
نازنین بهشتی 13:22 یکشنبه 23 مرداد 1390
14
 نازنین بهشتی
شادین جان
شما که تحسین و موافقتت رو با "آفرین" گفتن نشون دادی، خب روی رای موافق هم کلیک کن تا وزن موافقها و مخالفهای این دیدگاه ارتباط معنادار واقعیتری پیدا کنه
مرسی عزیزم
رابین صدیق پور 13:46 یکشنبه 23 مرداد 1390
23
 رابین صدیق پور
سرکار خانم مهندس بهشتی.
حتی در جوامع پیشرفته امروزی، درجه ناامنی برای خانمها در محلهای کار، متروها، .... و به خصوص در ساعات شب بسیار بالاست.
فقط شکل این ناامنیها فرق می کنه.
مثلاً شاید در آمریکا اسیدپاشی نباشه ولی تا بخواین ربودن و ... اتفاق می افته.
ببینید چند نفر در آمریکا تا به حال به خاطر قتل و حتی خوردن خانمها به اعدام محکوم شده اند.
با شرایط فعلی دنیا، خانمها باید احتیاط بیشتری داشته باشند. در تردد در جاهای خلوت، ساعات پایانی روز و ...
البته امیدوارم روزی برسه که در هیچ کجای دنیا شاهد وقوع چنین حوادثی نباشیم.
وریا ژولیده 14:22 یکشنبه 23 مرداد 1390
12
 وریا ژولیده
جالب بود
داریوش مرادی 14:35 یکشنبه 23 مرداد 1390
12
 داریوش مرادی
از کوزه همان برون تراود, که در اوست.
فرشید صفایی 14:49 یکشنبه 23 مرداد 1390
13
 فرشید صفایی
درود بر همه زنان ایرانی که همیشه موجب افتخار ایرانیان بوده و خواهند بود
بهنام نوروزی 19:51 یکشنبه 23 مرداد 1390
17
 بهنام نوروزی
اما همه هم اینطور نیستنداااااااااااااااا
شادین امانی 21:48 یکشنبه 23 مرداد 1390
15
 شادین امانی
نازنین جان من رو رای ن لحظه موافق کلیک کرده بودم نمی دونم چرا اون لحظه درج نشد...بگذریم مخالفین رو دریاب...دلم می خوااد بدونم چرا مخالفن!!!!
مهدی فولادگر 22:09 یکشنبه 23 مرداد 1390
16
 مهدی فولادگر
شاید بتوان گفت خوشسانس ترین آدمها اونهایی هستند که هنوز شانس آوردن و میتونن درس بخونن ، ورزش کنن ، رانندگی کنن ....

دلم میخواست عکس دختر جوانی را که در متری تهران خودش را بخاطر مسائل یاد شده روی ریلها انداخته بود و از وسط دونیم شده بود را نشان مخالفین میدادم و ازشون میپرسیدم آیا پسری را میشناسند که بخاطر عمل انجام داده خودش را روی ریل دونیم کنه ؟
شکوفه سلیمی 01:37 دوشنبه 24 مرداد 1390
13
 شکوفه سلیمی
به همه خانمهای ایرانی خدا قوت میگم و آرزو میکنم قوی تر از همیشه موفقیتهای بیشتری کسب کنیم.
روح ا... آذین 01:47 دوشنبه 24 مرداد 1390
25
 روح ا... آذین

دوستانی که موافق دادنند،
قصد توهین ندارم،فقط لازم که چشمها را رو به حقایق باز کرد نه از روی احساسات و رویا به جامعه نگاه کرد.

مردان برای حل مشکلاتشون نیازی نیست خودشونو روی ریل بیندازند.چاره ای می اندیشند.اینها که میگویید از سست عنصری عده ایست.زن ایرانی اصولا این مشکلاتی که تویه روز نوشت ذکر شده رو نداره،مگر عده ای قلیل که متاسفانه کم کم اکثریت را گریبان گیر مشکلات خود ساخته خود کرده اند.اون عده هم اگر ارزشهای جامعه ایرانی و ارزشهای اسلامی رو پایمال نکنند : دچار تجاوزهای فردی و گروهی و اسیدپاشی،ناامنی و مزاحمهاى خیابونی و زورگیری و قتل و هزار خطر دیگه که خودشون برای
جامعه و خودشون به وجود آوردن نمیشند.

اون عده اگر بجای ورزش تفریح ویراژ دادن توی خیابونا و ملبس به لباس شیطان در انظار ظاهر شدن فکری برای تحکیم بنیان خانواده میکردند و به فکر زندگی مشترکی که دارند یا قرار است در آینده تشکیل بدهند،بودند،جامعه به این روزی که الان گرفتاره گرفتار نشده بود و لازم نبود به بچه اش یاد بده که آدم باشه ،چون با وجود یه جامعه سالم و ارزشی بچه ها خود به خود انسان بار می آمدند.

جامعه امروز ما بیشتر گرفتار بلند پروازیهای عده ای از زنان است.

خود کرده را تدبیر نیست.
علیرضا احمدی 04:59 دوشنبه 24 مرداد 1390
17
 علیرضا احمدی
منم موافقم ولی شاید این به خاطر ضعفشون باشه که این اتفاق ها واسشون میفته !!!

میشه از این دیدگاه هم به مساله نگاه کرد
مائده علیشاهی 13:18 دوشنبه 24 مرداد 1390
12
 مائده علیشاهی
شکی در اون نیست ت ت ت ت ت
م افتخاری 13:55 دوشنبه 24 مرداد 1390
17
 م افتخاری
با عرض پوزش از کلیه خانمهای عضو سایت :
بنا به عقیده برخی در جامعه گرگ و بره ، به جای حفاظت از بره‌ها و جلوگیری از درنده خوئی گرگها باید بره را در حصر و بند مقید کرد و گرگ را آزاد و یله رها نمود. واقعاً ...
روح ا... آذین 15:03 دوشنبه 24 مرداد 1390
13
 روح ا... آذین
واقعا چی؟؟؟؟
نازنین بهشتی 15:25 دوشنبه 24 مرداد 1390
18
 نازنین بهشتی
از همه دوستانی که با اظهار نظر در این باره نشون دادن که نسبت به این موضوع بی اعتنا نیستن، تشکر میکنم
غیر از نظراتی که دوستان در موافقت با دیدگاه مطرح شده توی این روزنوشت داده بودن (و درستش اینه که از حمایتشون تشکر جداگانه ای داشته باشم) چندتا دیدگاه متفاوت هم ارائه شده بود که فکر میکنم بد نیست یه نگاهی بهشون بندازیم
مثلا آقای مهندس داریوش مرادی ضمن دادن رای مخالف، نوشتن: "از کوزه همان برون تراود که در اوست"
که اگه درست متوجه شده باشم، به نقش تربیتی زنها در مقام مادر و تاثیری که خانمها توی روند بازتولید خشونت علیه جنس خودشون دارن اشاره کردن، که متاسفانه تاحدودی هم حقیقت داره
واقعیت اینه که گزارشها و آمارگیریها و بررسیهای علمی نشون میده زنها با این که خودشون مدام در معرض خشونت هستن، اما در بیشتر مواقع نه تنها تلاش جهتدار و منسجم و هدفمندی برای ریشه کن کردن این خشونت توی ذهن فرزندانشون (اعم از مذکر و مونث) نمیکنن، بلکه توی خشن بار آوردن فرزندان مذکر و ظلم پذیر بار آوردن فرزندان مونث نقش انکارناپذیری دارن
من هم دقیقا به همین دلیل جمله آخر این روزنوشت رو کمی تغییر دادم و نوشتم: "و سعی میکنه به بچه اش یاد بده که آدم باشه"
چون واقعیت اینه که نمیشه گفت همه مادرهای جامعه ما آگاهی و تعهد لازم برای آدم بار آوردن بچه هاشون رو دارن، و همینطور نمیتونیم مطمئن باشیم که اگه این تعهد وجود داشته باشه، میشه از بابت آدم بار اومدن نسل بعد آسوده خاطر بود
بنابراین اون جمله آقای مهندس مرادی تا حدودی (نه کاملا) مصداق داره و ازشون بخاطر یادآوری این موضوع ممنونم
از نظرات آقایان مهندس صدیق پور و مهندس افتخاری هم میشه اینطور برداشت کرد که به اعتقاد دوستان، این خشونت علیه زنها اختصاص به جامعه ایران نداره و "هرجا بریم آسمون همین رنگه"
بخصوص آقای مهندس صدیق پور به مصادیق این خشونتها توی کشورهای دیگه هم اشاره کردن تا متذکر بشن: "حتی در جوامع پیشرفته امروزی، درجه ناامنی برای خانمها در محلهای کار، متروها، .... و به خصوص در ساعات شب بسیار بالاست و فقط شکل این ناامنیها فرق میکنه"
البته این که زنها در همه جا قربانی سوء قصد و سوء نیت هستن، نکته ثابت شده ایه، منم قبولش دارم و شاید ریشه اش توی این نکته باشه که زنها بلحاظ قدرت فیزیکی یارای برابری با مردها رو ندارن و ضعیفترن
اما با اجازه دوستان و آقای مهندس صدیق پور من میخوام نکته مورد اشاره ایشون رو با نگاهی به مستندات و آمارهای علمی بررسی کنم
دوستانی که تمایل دارن اطلاعاتی درباره این موضوع کسب کنن، کافیه عبارت "violence against women" رو توی گوگل search کنن و از بین نتایج جستجو، اونهایی رو که متعلق به مراکز یا دانشگاهها یا پژوهشکده های معتبر هستن انتخاب و مطالعه کنن، مثل:

http://www.now.org/issues/violence/stats.html
http://www42.statcan.gc.ca/smr08/2006/smr08_012_2006-eng.htm
http://www.vancouver.sfu.ca/freda/articles/statsw.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Map3.1NEW_Womens_Physical_Security_2011_compressed.jpg
http://en.wikipedia.org/wiki/Violence_against_women


اگر هم دوستان حوصله خوندن این آمار و ارقام و روند مطالعات رو نداشتن، کافیه به نتایجی که در قالب نمودار ارائه شدن یه نگاهی بندازن، مثل این نمودار که توصیه میکنم حتما در بزرگترین سایز اون رو نگاه کنن تا جزئیاتش مشخص باشه:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/4d/Map3.1NEW_Womens_Physical_Security_2011_compressed.jpg


این نمودار همونطور که بالاش هم نوشته، نمودار امنیت فیزیکی زنان در جهانه
و جدای از قسمتهای بسیار کوچیک خاکستری رنگ که آمار و اطلاعاتی ازشون در دست نیست (وهمین نکته نشون میده این نمودار چقدر معتبره که نخواسته در مورد مساحتهای خیلی کوچیک بدون اطلاعات مستند، آماری بده) توی بقیه جاهای نقشه، هرچی رنگ سبز پررنگتر باشه معنیش اینه که اونجا بلحاظ فیزیکی برای زنها ناامنتره یا به عبارت دیگه: توی اون مناطق خشونت فیزیکی علیه زنها بیشتره
و متاسفانه کشور ما همراه با کشورهایی مثل هندوستان، پاکستان، عراق، عربستان، ترکیه و تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی، جزو پررنگترین قسمتهای نموداره
البته طبق گزارش همون موسسات و مراکزی که قبلا آدرسهاشون رو ذکر کردم، نوع خشونت فیزیکی علیه زنها توی این مناطق با هم کاملا متفاوته و منشاءهای مختلفی داره
مثلا توی پاکستان و عربستان قتلهای از روی بدگمانی (موسوم به "ناموسی") عامل اصلی خشونته و توی هندوستان فرهنگ تبعیض آمیز در اطعام و ارائه خدمات
طبق همین نمودار، جایی که کمترین خشونت فیزیکی علیه خانمها اتفاق میفته، اروپاست
و دقیقا به همین دلیل که غربیها این سبز کمرنگ رو ـ بحق ـ استاندارد نسبتا مناسبی برای ضریب امنیت فیزیکی زنها توی جوامع متمدن میدونن، کمی پررنگتر بودن آمریکا توی این نمودار (هرچند از خیلی جاهای دیگه دنیا کمرنگتره) باعث شده درباره خشونت علیه زنان توی آمریکا و علل و عواملش فراوون صحبت و بحث بشه و این تصور رو ایجاد کنه که "درجه ناامنی برای خانمها در آمریکا بسیار بالاست"
اما طبق همین نمودار واقعیت اینه که آمریکا یکی از جاهای نسبتا امن برای خانمهاست، هرچند ایده آل نیست
فقط چون حساسیت بیشتری روی مسئله دارن و درباره اش زیاد صحبت و چاره جویی میکنن و از همه مهمتر رسانه های قوی و گسترده ای دارن، توی ذهن مخاطبها اینطور جا افتاده که خشونت علیه زنها توی آمریکا زیاده
اما آمار جرائمی مثل ربودن و تجاوز و آزارهای دیگه توی گزارشهای معتبر، نسبت به کل جمعیت آمریکا اصلا عدد قابل توجهی نیست
فقط نکته مثبت اونها اینه که همین نسبت ناچیز رو زیاد میدونن و مدام درباره علل و ریشه های وقوعش بررسی و صحبت میکنن
در ضمن اون مورد "آدمخواری" هم توی یکی از گزارشهای غیرمرتبط با زنان ذکر شده بود، اما به جنسیت قربانیها اشاره ای نشده بود و مرتکبین اون جنایت هم خوشبختانه توی بازجویی نگفته بودن که گوشت خانمها خوشمزه تره !
پس به این ترتیب فکر میکنم ابهامها در مورد موضوعی که آقای مهندس صدیق پور فرمودن رفع میشه
آقای مهندس نوروزی هم گفتن "همه خانمها هم اینطور نیستن" که کاملا حق با ایشونه
اگه همه خانمها دیدگاهشون این بود که ایستادگی کنن، اطلاع رسانی کنن، فرهنگسازی کنن یا حداقل بچه هاشون رو درست تربیت کنن، مطمئنا این خشونت چشم انداز اینقدر بد و زشتی پیدا نمیکرد
واقعیت اینه که همونطور که قبلا هم اشاره شد، خود خانمها توی چرخه بازتولید خشونت علیه خودشون از طریق روحیه ظلم پذیری و استفاده از فرزندان ذکور برای انتقامجویی کور، نقش قابل توجهی دارن
از آقای مهندس فولادگر هم ممنونم که مصداقی از درموندگی خانمها در برابر این خشونت افسارگسیخته رو یادآوری کردن
آقای مهندس احمدی هم اشاره کردن که شاید اینجور اتفاقها ناشی از ضعف خانمها باشه، که باز ایشون هم شاید درست بگن
اما قرار نیست توی جوامعی که ادعای تمدن و فرهنگ و تعالی دارن، ضعف گروهی از آدمها بهونه ای برای تعدی و ظلم به اونها باشه
در مورد دیدگاه مهندس آذین، چون این روزها همه مون به حد کافی از اینجور باصطلاح استدلالها شنیدیم و میدونیم که سرمنشا و آبشخور این قبیل اظهارات کجاست، ترجیح میدم چیزی نگم و قضاوت رو به خود مهندسهای محترم میسپرم. کمااین که مهندس افتخاری عزیز هم با مثالی گویا (درباره گرگ و بره) این دیدگاه رو نقد و ایراد اساسی اون رو روشن کردن
بازهم از همه دوستان و عزیزان تشکر میکنم که بخشی از دغدغه های فرهنگیشون رو اینجا مطرح کردن
حسن ابراهیمی 16:17 دوشنبه 24 مرداد 1390
10
 حسن  ابراهیمی
با عرض سلام و درود خدمت دوستان محترم
متاسفانه اتفاقات جورواجوری در خیلی از جاها معمولا رخ می دهد که بخواهیم یک یک آنها را نام ببریم تعدادشان خیلی خواهد شد و یا نسبت به هرکدام تامل کنیم احساس ناخوشایندی ما را در بر خواهد گرفت و شاید افسرده هم بشویم و ابراز تاسف کنیم ، و شاید هر یک از ما به طریقی دچار حادثه ای در پاره ای از زمان در زندگی خود شده باشیم و بار رنجی سخت را تجربه کرده باشیم.
می دانیم که ما انسانها بطور واحد دارای یک وجود مشترک از لحاظ دنیای درونی هستیم ، پس چنانچه بخواهیم دنیای درون همنوع خود را درک کنیم با مراجعه به درون خود و درک دنیای خودمان می توانیم پی ببریم که همنوعان ما هم دارای همین ویِِژگی هستند و حتی رفتارها و نیازهای روزمره ما نیز مثل هم هستند مانند نیاز به خوردن غذا و پوشیدن لباس و یا هر چیز دیگری، در نتیجه اگر مسئله ای و رفتاری موجب ناراحتی برای ما میشود بطور حتم برای همنوعان ما نیز همینطور خواهد بود، ما آزادیم تا جایی که سلب آزادی دیگران نکنیم.
می دانیم که خودشناسی مهمترین بخش از زندگی ماست، پس اگر شناخت از خود را به وضوح دریابیم دیگر نیازی نیست منتظر روزی باشیم که دیگر شاهد حوادث ناگوار نباشیم، آن روز موعود می تواند همین امروز باشد و یا همین لحظه، چه خوش گفت سهراب سپهری: " چشمها را باید شست جور دیگر باید دید "،‌ در واقع این نوع بینش از زندگی را اگر چراغ راه خود قرار دهیم سعادت و خوشبختی را با همنوعان خود قسمت خواهیم کرد و حوادث ناخوشانید را از سرزمین زندگی بشری دور خواهیم کرد.
با آرزوی موفقیت برای تمامی دوستان
س بنائی 17:46 دوشنبه 24 مرداد 1390
18
 س بنائی
با سلام به همه و احترام به نظر دیگران
من با نظر خانم بهشتی موافقم و همینطور بانظر اقای مهندس اذین
میدونین این دید ماست که به یک موضوع معنا میده .
هرطوری میتونیم به یک لیوان نیمه پر نگاه کنیم...
علیرضا قربانی 18:12 دوشنبه 24 مرداد 1390
10
 علیرضا قربانی
درود
بانظرات این خانوم محترم کاملا موافق هستم
اما میخوام بگو که اگرباسرتاسر جهان هم مانند آمریکا-انگلیس آلمان و....مقایسه کنیم مردان ما هم بامحدودتی که دارند هم از لحاض مالی هم اجتماعی خوب پیشرفت دارند
روح ا... آذین 18:23 دوشنبه 24 مرداد 1390
16
 روح ا... آذین
آقای صاحب جمع عزیز یادآوری حقایق محض در جامعه تهمت به هیچکسی نیست.
روح ا... آذین 18:29 دوشنبه 24 مرداد 1390
11
 روح ا... آذین
خوب حداقل یه نفر پیدا شد نظر بندرو تایید کرد
روح ا... آذین 18:29 دوشنبه 24 مرداد 1390
10
 روح ا... آذین
تشکر خانم بنایی
علیرضا احمدی 18:36 دوشنبه 24 مرداد 1390
14
 علیرضا احمدی
خانم بهشتی کجا تایپ و سپس اینجا Past کردیدکه متن شما اینتوری درج شده ، انتهای بعضی خطها ناقص بودش .
ممنون از راهنمایی
سید علی برقی کار 18:45 دوشنبه 24 مرداد 1390
13
 سید علی برقی کار
امیدوارم این دیدگاه بنده درج بشود و به سرنوشت دیدگاههای قبلی دچار نشود.


درمورد دیدگاه جناب صاحب جمع

اشاعه دهندگان منکر نزد خدا منفورترند و همان طور که حضرت عالی هم اشاره کردید در این ماه عزیز روا نیست در شرایطی که اشراف کامل به مسائل ندارید به افراد تهمت بزنید و نهی کنندگان منکر را ناجوانمرداته پرده دران بنامید.
حمید رضا طلائی 23:21 دوشنبه 24 مرداد 1390
15
 حمید رضا طلائی
ببخشید خانم مهندس این نوشته نظر خودتون یا از روی منبع خاصی پس با این مطلبی که نوشتید بهتر بود می گفتید که ما تو باغ وحش زندگی می کنیم نه تو یک جامعه انسانی
هیوا آتشبار 00:17 سه شنبه 25 مرداد 1390
19
 هیوا آتشبار
قویترین ادم جهان ان پسر ایرانیه که با وجود بیکاری روزافزون و بی ارزش شدن تحصیلات و تضاد شدید طبقاتی و بالارفتن روز بروز اجناس و کالا و گرانی مسکن و چشم هم چشمی تمام نشدنی فامیل واشنا و هزار ویک مانع دیگه درس میخونه و کنکور قبول میشه و ادامه تحصیل میده و زن میگیره و باحقوق نه چندان زیادش زندگیشو اداره میکنه و دنبال بی بندو باری و مواد مخدر و هزار کوفت و زهر مار دیگه نمیره...
=========================
قویترین آدم جهان ان دختر ایرانیه که با وجود تجاوز فردی و گروهی و اسید پاشی و گشت ارشاد و مزاحمت هاى خیابانی و زور گیری و قتل و هزار خطر دیگه هنوزم تو این مملکت درس میخونه ، ورزش میکنه ، رانندگى میکنه ، کار میکنه ، عاشق میشه ، اعتماد میکنه ، مادر میشه و به بچش یاد میده آدم باشه ...
=========================

به خودمون ایمان داشته باشیم، همه ما ایرانی ها از زن و مرد قویترین آدم دنیا هستیم. زنده باد ایران و ایرانی.
محمد جهانمرد 01:15 سه شنبه 25 مرداد 1390
9
 محمد جهانمرد
امروز زمان ان رسیده که دختران و زنان ایران چهره ی خود را در ایران بهبود بخشیده و حضور فعال تر وگسترده تری در جامعه وساخت ایران داشته باشند بله مشکلات بسیاری برای زنان ایران بوده و هست اما انها با صبر ایستادگی کردند 60 در صد دانشگاه ها را به خود اختصاص دادند ودر عرصه های علمی بسیار فعال وارد شدند امید وارم در عرصه های کاری حضور فعال تری داشته باشند در عرصه های اقتصادی سیاسی این موضوع که ریس یک کارخانه ماکارانی یک خانم است برای من خیلی مهمه که یک خانم ایرانی امروز به جایگاه ارتقا پیدا کرده یا یک زن وزیر شده با این محدودیت ها
سعید کواکبیان 01:49 سه شنبه 25 مرداد 1390
17
 سعید کواکبیان
یادم می آید بانویی می گفت: لبخندم از جنس شب‌های بی‌ ستارهٔ تهران است و اشک‌هایم از جنس روزگار پاییزی اما بی‌ باران تهران.
مصطفی مجرد 11:15 سه شنبه 25 مرداد 1390
13
 مصطفی مجرد
واقعا.
خالد حسین بارزانی 14:39 سه شنبه 25 مرداد 1390
14
 خالد حسین بارزانی
قویترین آدم جهان اینجا چه بحثی راه انداخته!!!
سید ابراهیم موسوی نژاد 17:58 سه شنبه 25 مرداد 1390
14
 سید ابراهیم موسوی نژاد
خان مهندس بهشتی بنده نظر متفاوتی دارم.
قویترین آدم جهان اون مردیه که به خواستگاری یه دختر میره ولی اون دختر ازش خوشش نمی اد و بهش میگه دلم با یه نفر دیگه است. ولی به خواستگارش میگه که مردونگی کن و به خوانوادت بگو که من از دختره خوشم نیومد و دختره هم به خوانوادش بگه که من از خواستگارم خوشم اومد.
حالا ببین اون پسر چه حالی پیدا میکنه حالا قویترین آدم کیه به نظر شما؟
نازنین بهشتی 19:01 سه شنبه 25 مرداد 1390
15
 نازنین بهشتی
جناب آقای مهندس موسوی نژاد
حق با شماست
این مورد هم که شما گفتین کاملا میتونه از مصادیق قوی و نیرومند بودن باشه
و همونطور که آقای آتشبار هم توی کامنتشون اشاره کردن، هر فرد ایرانی با شرایط موجود میتونه قهرمان و قویترین آدم محسوب بشه
من فقط خواستم توی این روزنوشت توجه دوستان رو بویژه روی حاد بودن مسئله "خشونت فیزیکی علیه زنان در ایران" جلب و متمرکز کنم
وگرنه منکر زجر و استقامت و پایمردی بقیه اقشار جامعه نیستم
ممنون از توجه و یادآوری شما
نازنین بهشتی 19:11 سه شنبه 25 مرداد 1390
10
 نازنین بهشتی
آقای مهندس احمدی
من هم مثل همه نوشته هام رو یا همینجا و توی باکس مربوطه تایپ میکنم، یا توی Word
دلیل این بهم ریختگی به احتمال زیاد طولانی بودن اون آدرسهای اینترنتی توی نوشتمه که باعث شده عرض نوشته از کادر بیشتر بشه
البته موضوع رو به مسئولان سایت اطلاع دادم و حتما بزودی اشکال رو رفع میکنن
اما اگه از صفحه اول وارد بخش دیدگاهها بشین و کامنت من رو اونجا بخونین، میتونین انتهای حذف شده جمله ها رو هم اونجا ببینین و بخونین
با تشکر از توجه شما
خالد حسین بارزانی 22:08 سه شنبه 25 مرداد 1390
11
 خالد حسین بارزانی
رنده باد آقای موسوی نژاد.هم برای روزنوشتای ارزشمنشون و هم برای نقطه نظرات ارزشمندشون
بلال مرادی قره تپه 23:03 سه شنبه 25 مرداد 1390
9
 بلال مرادی قره تپه
تبریک بر زنان ایرانی که موفقیت های خود را به همه جهانیان اثبات کرده اند
ممنون از زنان با غیرت
توحید سطوتی خسروشاهی 00:31 چهارشنبه 26 مرداد 1390
15
 توحید سطوتی خسروشاهی
آدم واقعا حال میکنه وقتی نظرات رو میخونه . اینجوری مطالب خوب رو یه بحث بزارین تا تحصیل کرده ها بتونن مناظره کنن .
محمد جهانمرد 02:41 چهارشنبه 26 مرداد 1390
11
 محمد جهانمرد
هم پسر ایرانی هم دختر ایرانی قوی ترین مردان و قوی ترین زنان در جهان اند
من خودم برای کنکور به قدر تلاش کردم که حد وحساب نداشت انقدر خوندم ولی چی شود
والان می بینم بازار کار کشورم را بی کار را می بینم اعتیاد را می بینم دشواری های ازدواج را میبینم دشواری های خرید مسکن را می بینم تورم وگرانی را میبینم ولی به کارم ادامه می دهم درس می خوانم عاشق می شوم رانندگی می کنم تو همین کشور درس می خونم پدر می شم و یک هدف دارم ساخت ایران عزیز و به ارامش نمی رسم مگر به این هدف برسم ایا اکثر موارد یاد شده از قبیل کنکور و کار و ازدواج بین زنان و مردان در ایران یکسان نیست یکسان نیست
امیر یاشار فیلا 13:28 چهارشنبه 26 مرداد 1390
18
 امیر یاشار فیلا
سرکار خانم مهندس بهشتی، هرچند تلاش شما برای توجه دادن آحاد جامعه به موضوع «خشونت بر ضد زنان» درخور تقدیر است، من هم مانند شماری از دوستان معتقدم در مرحله‌ی چاره‌اندیشی برای این نابه‌هنجاری و حل معضل، می‌باید از جداسازیِ جنسیتیِ قربانیان خشونت پرهیز کرد و ریشه‌ی این خشونت‌ها (قتل، زورگیری، تعدی و...) را به‌طور کلی و فارغ از زن یا مرد بودنِ قربانیان خشکاند.
علیرضا احمدی 14:56 چهارشنبه 26 مرداد 1390
15
 علیرضا احمدی
جالبه مهندسین جامعه ما چه بحث مهمی رو دارن پیگیری می کنن . . .
فرامرز خطیر 15:14 چهارشنبه 26 مرداد 1390
13
 فرامرز خطیر
سرکار خانم بهشتی
ضمن تایید فرمایشات شما در رابطه با شرایط موجود در جامعه و عدم امنیتی که تمام اقشار جامعه چه زن چه کودک و حتی مردان را به اشکال مختلف تهدید مکند؛ توجه دوستان را به این مطلب جلب میکنم که زمانی جوامع دچار ناهنجاری بخصوص ناهنجاریهای اخلاقی میگردد که معیارهای ارزشی کم رنگ گردند زمانی که انسانها به خود اجازه دهند با معیارهای شخصی ( شاید حتی بجای خدا ) انسانهای دیگر را محک بزنند. آن زمان که انسانی خود را پاک بداند و نگاه ناپاک خود را دلیل بی بند و باری دیگران بداند.
وای بر ما که خود را روشنفکر دیده ولی ولی تاریکی دلهایمان را نمیبینیم.
باور کنید هرگز انتقاد موجب اصلاح نشده و انسان انتقادگر زندگی زیبایی را تجربه نخواهد کرد بیایید سعی کنیم در هر شرایطی بیشتر زیباییها را ببینیم و بجای انتقاد راهکار اجرایی بدهیم . قیاس نکنیم چرا که هر جایگاهی شرایط خاص خود را دارد ولی بدانیم کجا هستیم که تا ندانیم نمیتوانیم راه نجات ( یا بهبود شرایط) را بیابیم.
از تمام دوستان بخاطر روده درازیم عزر میخواهم . دلم خیلی پر بود وگرنه هرگز دوست ندارم اینطور بنویسم
حیف که این روزها خیلی دلم پر است.
فرامرز خطیر 15:26 چهارشنبه 26 مرداد 1390
13
 فرامرز خطیر
آقای مهندس جهانمرد با بیان اینکه ما بهترینیم یا قویترینیم چیزی بدست نمیاید اگر چنین بودیم هر روزمان از دیروزمان بود؛ آیا واقعا هست؟
اگر با من هم عقیده هستید خواهش میکنم از این پس با بیان و ترویج تضاد گفتاری ارزش های واقعی (حتی ناچیز) خود را که داریم زیر سوال نبریم . و دیگر اینکه اگر میخواهید کاری را بدرستی انجام دهید اول سعی کنید آرام شوید و سپس کار کنید، آرامش شرط اولیه زندگی موفق است.
آرزوی سرافرازی و شادکامی شما را در لحظه لحظه زندگیتان دارم.
فرامرز خطیر 15:41 چهارشنبه 26 مرداد 1390
16
 فرامرز خطیر
آقای مهندس آذین فرموده بود انسانهایی ملبس به لباس شیطان؛ این سوال برایم پیش آمد که چه زمان شیطان رویت شده که لباس او دیده شود و آیا در آن مدینه فاضله که کودکان خود سالم بزرگ میشوند شیطان نیست؟
در بهشت حوا شیطان را ندید؟ یا شیطان با لباس خود او را فریفت؟
دوست عزیز چه بخواهیم و چه نخواهیم شیطان (مخلوق خدا) هست پس بد بودن خود را به خواست و اراده خدا نسبت ندهیم!
نازنین بهشتی 15:42 چهارشنبه 26 مرداد 1390
13
 نازنین بهشتی
از لطف و مشارکت و اظهارنظر همه همکاران و همسایتیهای محترم تشکر میکنم
امیدوارم این روش طرح موضوعات و تبادل نظر و چاره جویی بر اساس خرد جمعی، هر روز بیشتر توی جامعه مون جا بیفته
hamid paripour 15:57 چهارشنبه 26 مرداد 1390
13
 hamid paripour
جالب بود
علی رضا صارمی 16:35 چهارشنبه 26 مرداد 1390
12
 علی رضا صارمی
وقتی قویترین مرد دنیا رو می کشن (مرحوم داداشی )انتظار میره قوی ترین زن دنیا را نیز بکشن (که با اطمینان زنان ایران هستند)
ولی پیشنهاد من اینه که به جای اینکه مشکلاتی که کمتر بروز می کنه مثل اسید پاشی و... را که در ابتدا برای اینکه خانوم ها را مظلوم نشان بدهید آوردید، وظایف ومحبت های زنان را پیش بکشید و کمی نیز در مورد عفاف مرد و زن در جامعه نیز سخن بگوییم که خیلی از مشکلات نامبرده به خاطر این امر وعواملی مثل تضاد طبقاتی و جامعه و ... می باشد سخن بگوییم.
روح ا... آذین 22:15 چهارشنبه 26 مرداد 1390
12
 روح ا... آذین
دانستنیهااا

تحقیر چادر مشکی با هدف استحاله ارزش‌های ایرانی و اسلامی

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت: دشمن با اهداف راهبردی همچون تقدس زدایی، بی‌ارزش کردن به لحاظ علمی و مذهبی و تحقیر چادر مشکی به عنوان نماد حجاب برتر اسلامی - ایرانی، به دنبال استحاله ارزش‌های ایرانی و اسلامی است.

به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا» به نقل از روابط عمومی شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، کبری خزعلی در ‌خصوص مطالب ویژه‌نامه خاتون روزنامه ایران اظهار داشت: نظام سلطه هر گاه از برخورد منطقی با اندیشه‌ای ناتوان می‌شود، از فضاسازی، ایجاد جو ملتهب و موج‌آفرینی برای دستیابی به یک سری از اهداف و غفلت از اهدافی دیگر استفاده می‌کند.

وی افزود: نظام سلطه تلاش می‌کند در شرایط امروز جهان اسلام و اوج بیداری اسلامی منطقه در ام القرای انقلاب اسلامی با ایجاد تنش‌ها و تضادهایی از آب گل آلود ماهی بگیرد و متأسفانه برخی از افراد کم بصیرت در میدان بازی دشمن وارد شده و نقش آفرینی کرده‌اند، به نحوی که در ماه رمضان و اوج تقیدات دینی مردم، در مقابل مقدسات و اصول مسلم دینی ایستاده و اقدام به تحریک و عملیات روانی برای مقدمات جنگ نرم در جامعه انقلابی ایران کرده‌اند.

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در‌ خصوص اهداف اصلی چنین اقداماتی گفت: تلاش در تغییر فضای فرهنگی و رو به رشد جامعه اسلامی به‌سوی دیدگاه‌های لیبرال دموکراسی غربی و اباحه گری که ابتدا با مفاهیم زیبای ضرورت کار فرهنگی و انجام پژوهش و تحقیقات در این مسئله، از پیشرفت مطالبات بحق مردم می‌کاهد و در عمل با فعالیت‌هایی به ظاهر فرهنگی و صرف بودجه‌های کلان، اصل مسئله به فراموشی سپرده می‌شود و دوباره مردم شاهد بی‌توجهی به ارزش‌ها، اهانت و تحقیر مسلمات دینی و مقدساتی چون چادر و حجاب برتر که سال‌ها در حفظ و حراست از آن مبارزات خونینی داشته‌اند، است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا نمی‌شود از طریق قانون از این حرکت‌ها پیشگیری کرد، عنوان کرد: دقیقاً با چند اصل از قانون اساسی و قوانین عادی می‌توان به محکومیت این حرکات سازماندهی شده و سناریوی از پیش طراحی شده که متأسفانه برخی عوامل بازی خورده آن نیروهای خودی و بعضاً کم اطلاع هستند، پرداخت.

خزعلی ادامه داد: از طریق اصل 3 و 8 قانون اساسی و فصل چهارم قانون مطبوعات (ماده 6 و بند 10 آن ) و نیز ماده 513 قانون مجازات اسلامی می‌توان از ایجاد این فضای مسموم پیشگیری کرد که این رسالت مهم به عهده دستگاه‌های نظارتی و قضایی است و اطلاع‌رسانی از مفاد این قانون نیز از اهم مسئولیت‌های دستگاه‌های فرهنگی، رسانه‌ها و مطبوعات است.

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در پاسخ به این پرسش که دشمن از چه راه‌های فرهنگ جامعه را مورد تهاجم قرار داده است؟ افزود: بحث زنان، خانواده، ارزش‌ها و هنجارهای مرتبط با آن از اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین جبهه‌های مبارزه دشمنان خارجی و داخلی در جنگ نرم محسوب می‌شود که با فتح سنگر به سنگر تمام عرصه‌های
مرتبط با آن می‌توانند سایر ارزش‌ها و هنجارهای تضمین کننده ادامه حیات جامعه اسلامی را از میان ببرند و در آخر با استحاله نظام جمهوری اسلامی، جز نامی از هویت اسلامی ایرانی آن باقی نماند.

وی اضافه کرد: دشمنان جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته و در تهاجم فرهنگی بی‌امان خود بر ضد ملت ایران همواره با روش‌های گوناگون و با نفوذ در سطوح مختلف مردمی و مسئولان سعی در تکمیل قطعات پازل ویران کردن بنیان‌های اخلاقی و اسلامی دارند و با توسعه لذت گرایی، فساد و ایجاد اختلاف آن را سازماندهی می‌کنند، در همین راستا نخستین سنگری که دشمنان داخلی و خارجی برای فتح جامعه اسلامی ایران مورد هدف قرار داده‌اند، سنگر عفاف و حجاب زنان مسلمان در جامعه است.

خزعلی بیان کرد: دشمن با اهداف راهبردی همچون تقدس زدایی، بی‌ارزش کردن به لحاظ علمی و مذهبی و تحقیر چادر مشکی به عنوان نماد حجاب برتر اسلامی - ایرانی، تأثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه و مسئولان برای در تنگنا قرار دادن اقشار معتقد و مذهبی و نظام اسلامی در جهت پذیرش اختیاری کردن حجاب افراد در جامعه و خارج کردن این موضوع از حوزه مسئولیت‌های حکومت اسلامی به دنبال استحاله ارزش‌های ایرانی و اسلامی است.

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در پایان عنوان کرد: همه خدمتگزاران در شغل مقدس خبرنگاری (که در راستای پیام رسانی انبیاء رقم می خورد) می‌دانند که طبق بند الف ماده 2 قانون مطبوعات، مطبوعات رسالت ارتقاء آگاهی، معلومات و دانش مردم را به عهده دارند و طبق اصل 4 سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی، آزادی مطبوعات مقید به عدم تضغیف باورهای دینی و عدم تعرض به حقوق عمومی است در حالی که برخی مطبوعات از کنار هم قرار دادن گزینه‌ها، خبرها و داده‌های مثبت و منفی و ایجاد شبهات و مغالطات و جدا کردن بخشی از سخن بزرگان به نحوی عمل می‌کنند که زمینه ساز تضعیف ارزش‌ها و یکسان سازی خیر و شر و کمرنگ کردن امر به معروف در جامعه با عنوان عدم قضاوت در اعمال و افکار دیگران شده و منجر به اباحه گری در جامعه می‌شوند.
روح ا... آذین 22:33 چهارشنبه 26 مرداد 1390
10
 روح ا... آذین
عجب بحث جالبی شده هاااااا
روح ا... آذین 22:45 چهارشنبه 26 مرداد 1390
12
 روح ا... آذین
با تشکر از مدیریت سایت برای رعایت اصل بی طرفی

لطفا این روزنوشتم درج کنید . دوستانی که به این روزنوشت موافق دادنند در این قسمت واقعا و انصافا متوجه بشوند که قویترین آدم جهان کیست؟؟
مرد است یا زن؟؟؟


لطفا روی لینک زیر کلیک کنید:


http://sibsin.iiiwe.com/secret_friendship_81_old_wells_coal_bottom/
حمید رستمی 00:28 پنجشنبه 27 مرداد 1390
15
 حمید رستمی
آفرین بر مدیریت سایت اگر عمدا و با شهامت مطلب زیبای سرکار خانم بهشتی و نظرات دوستان را درج نموده اند.
گفته اند مشت نمونه خروار است.
موجب خوشحالی است که اکثریت گروه مهندسین عزیزمان زیبا و درست اندیش هستند.
زینب سلیمانی 01:09 پنجشنبه 27 مرداد 1390
13
 زینب سلیمانی
رمضان کریم



خواهرم چرا این مشکلاتی که گفتی برای من پیش نمی آید؟



اول از همه حجابت را رعایت کن که این مشکلات برایت به موجود نیاید.
زینب سلیمانی 01:26 پنجشنبه 27 مرداد 1390
13
 زینب سلیمانی
یک مورد دیگر که بنده در همین ابتدای عضویتم در سایت و مطالعه مباحث داغ متوجه شدم این است که خواهر بهشتی،رفتار شما به قدری تند و نامناسب و دور از انتظار جامعه مهندسین است که جناب برادر مهندس جمشیدیان هم از نوع برخورد شما با اعضا گویا به ستوه آمده اند و تذکری هم داده اند که بد نیست مطالعه بفرمایید.
صاحبه جلالی 15:51 پنجشنبه 27 مرداد 1390
21
 صاحبه جلالی
من یک زن هستم، من یک انسان هستم،من هم مثل تو موسیقی، خندیدن، و دویدن در باد را دوست دارم خواهش میکنم تو نگاهت را تطهیر کن..
محمد جهانمرد 15:53 پنجشنبه 27 مرداد 1390
9
 محمد جهانمرد
یک سوال داشتم چه جوری امتیاز هایمان افزایش پیدا می کنه
صاحبه جلالی 15:54 پنجشنبه 27 مرداد 1390
22
 صاحبه جلالی
خانم سلیمانی عزیز، اینکه برای شما پیش نیومده به این معنا نیست که وجود نداره ، و با این پیشنهادتون نمیدونم چرا می خواین صورت مسئله پاک بشه ، مشکل یه چیز دیگه اس، چشمهاتونو باز کنید و بدون تعصبات قضاوت کنید شما هم یک زن هستید
روح ا... آذین 16:14 پنجشنبه 27 مرداد 1390
11
 روح ا... آذین
اصولا برای افراد پایبند به اصول این قبیل مشکلات کمتر به وجود می آید.
روح ا... آذین 16:16 پنجشنبه 27 مرداد 1390
7
 روح ا... آذین
این خانم سلیمانی کجا بود تا الان!!!
زینب سلیمانی 16:23 پنجشنبه 27 مرداد 1390
9
 زینب سلیمانی
مشکل چیه خواهر جلالی؟
زینب سلیمانی 16:23 پنجشنبه 27 مرداد 1390
9
 زینب سلیمانی
زن داریم تا زن
زینب سلیمانی 16:25 پنجشنبه 27 مرداد 1390
10
 زینب سلیمانی
تازه عضو شدم .مشکلی هست؟
نیلوفر ایزد نیا 16:31 پنجشنبه 27 مرداد 1390
15
 نیلوفر ایزد نیا
دوستان لطفا این بحث تموم کنین. از روال عادی خارج شده. به کامنت های اخیر یه نگاه بندازید.
خانم بهشتی شما از بحث های جنجالی خوشتون می آد درست ولی اینجا جا نیست. فکر می کنم برای این بحث ها به سایت دیگه پیدا کنین بهتره. اینجا یک سایت تخصصی صنعت ساختمانه نه یه سایت اجتماعی.
روح ا... آذین 16:33 پنجشنبه 27 مرداد 1390
8
 روح ا... آذین
40 % خیلی جالب
رابین صدیق پور 16:36 پنجشنبه 27 مرداد 1390
22
 رابین صدیق پور
با سلام خدمت همه دوستان.
فکر کنم به حد کافی در این مورد بحث شده است.
درود بر همه مردان و زنان ایرانی که به پیشرفت میهن خویش می اندیشند و برای رفع مشکلات و ارتقای جایگاه کشور در بین سایر کشورها، تلاش می کنند.
اگر دوستان صلاح می دانند، به سایر بحثها هم پرداخته شود.
با تشکر.
روح ا... آذین 16:36 پنجشنبه 27 مرداد 1390
8
 روح ا... آذین
و الله من هم از اول همینا گفتم خانم ایزد نیا..گفتم بخش عمومی حذف بشه ،گفتند نه،حداقل یه کنترلی روش بشه.هر چند اینطور که معلومه آزادی بیان توی این سایت حرف اولو میزنه.
روح ا... آذین 16:37 پنجشنبه 27 مرداد 1390
8
 روح ا... آذین
یعنی کلا خانم بهشتی دنبال جنجال آفرینیند
رابین صدیق پور 19:22 پنجشنبه 27 مرداد 1390
14
 رابین صدیق پور
درود بر ذکاوت آقای مهندس صاحب جمع.با شما موافقم.
مهدی کیومرثی 22:37 آدینه 28 مرداد 1390
10
 مهدی کیومرثی
سلام خانم مهندس. بازم یه بحث داغ راه انداختی
میترا ناظمی 14:44 چهارشنبه 6 مهر 1390
6
 میترا ناظمی
دوستان لطفا کوتاهتر نظر بدین آخه
سید ابراهیم موسوی نژاد 16:27 یکشنبه 17 مهر 1390
5
 سید ابراهیم موسوی نژاد
جناب افقری :آن مردک دیوانه به آن بانوی زیبا رو، آمنه بهرامی تقاضای ازدواج داده!
به نظر شما این دو با هم خوشبخت میشن؟
بهناز فردوسی 20:02 یکشنبه 17 مهر 1390
5
 بهناز فردوسی
من که همچین برداشتی از نوشته آقای افقری نداشتم
حسین غفوری 20:38 یکشنبه 17 مهر 1390
3
 حسین غفوری
بابا ایول.همه ی این موضوع 1 طرف.خدا وکیلی میشه با این نظراتی که مهندسین عزیز دادند 1 کتابچه نوشت.هر کسی به نحو احسنت اومده 1 تعریف و برداشتی گذاشته.اما واقعا توی 1 جمله از خانم سلیمانی میشه برای قطره ی کوچیکی از این موضوع 1 نتیجه گیری کوچیک انجام داد.
ولی انصافا من که هر چی بیشتر این نظرات رو مطالعه میکنم میبینم من به عنوان 1 جووون ،خیلی شجاعم.تو ای بانوی ایرانی خیلی شجاعی .وتو ای پدر و مادر ایرانی خیلی شجاعی .کاری ندارم دلیل گله چیه.چونکه هر چی که هست از دست من با زبون و وجود من فقط عملم میمونه نه شعارم.1 مرد ایرونی خیلی شجاعه که با اینهمه مسائل مختلف برا 1 لقمه نون حلال داره تلاش میکنه.1 زن ایرونی خیلی شجاعه چونکه داره با چنگودندون خانوادشو حفظ میکنه.1 پسر ایرونی خیلی شجاعه که داره با تمام نا امیدیها می جنگه و غیرت خودشو زیر پا نمیذاره و با تمام ناامیدیها داره میجنگه و خودشو به جریان راه کج نمیسپره.1 دختر ایرونی خیلی شجاعه که فکرو وجودشو و حرمتشو با تموم این جملاتی که مهندس بهشتی تو جملاتشون گفتن پاک نگه میداره و تلاش میکنه تا پاک بمونه.
همه شجاعیم اگه واقعا ایرونی باشیم و فکرمون و وجودمون خالص برای هدف هایی باشه که مورد قرب الهی باشه.
سید مهدی موسوی 14:30 دوشنبه 18 مهر 1390
2
 سید مهدی موسوی
احسنت بر جناب آقای مهندس آذین و زینب خانم سلیمانی
در دوره ی آخرالزمان مواظب خودمون باشیم ، مسلمان زندگی کنیم ، مسلمان بمانیم ، شیعه واقعی باشیم ، اسلام را آنطور که هست بپذیریم نه اینکه تفسیر به رای کنیم
می ترسم از خدا ه نمی ترسد از کسی
می ترسم از کسی که نمی ترسد از خدا
خدا حافظ هممون باشه
انشاء الله
سید ابراهیم موسوی نژاد 13:32 سه شنبه 19 مهر 1390
3
 سید ابراهیم موسوی نژاد
آمنه بهرامی نوا (زاده ۷ مهرماه ۱۳۵۶ در تهران) قربانی اسیدپاشی در سال ۱۳۸۳ است. آمنه دارای کاردانی رشته‌ی الکترونیک در دانشگاه آزاد٬ واحد اسلام‌شهر است که پس از فارغ‌التحصیل شدن در رشته الکترونیک مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۸۳ قربانی اسیدپاشی فردی به نام مجید موحدی قرار گرفت و این ماجرا و از پی آن دادگاه و حکم قصاص صادر شده، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های ایرانی داخل و خارج از کشور داشت.

پاسخ رد به خواستگاری [ویرایش]در سال ۱۳۸۳، آمنه از طریق تماس تلفنی یکی از همکلاسی‌هایش متوجه می‌شود که مجید موحدی، یکی از هم‌دانشگاهی‌های سابق وی، به او ابراز علاقه و خواستگاری کرده. آمنه پس از پرس و جو متوجه می‌شود که وی ۴ سال از خودش کوچک‌تر است و هیچ وجه مشترکی با هم ندارند. از این رو به پیشنهاد ازدواج مجید جواب رد می‌دهد. از آن لحظه به بعد مزاحمت‌های تلفنی شروع می‌شود و مدت‌ها مجید با التماس و تهدید از وی درخواست ازدواج می‌کند. حتی مادر مجید تلفنی با وی صحبت می‌کند اما هم‌چنان پاسخ آمنه منفی است.[۱]

قربانی اسیدپاشی [ویرایش]پس از یک سلسله مزاحمت‌های تلفنی بالأخره در ۱۲ آبان ۱۳۸۳، مصادف با شب نوزدهم ماه رمضان، آمنه، در پارک روبروی بیمارستان رسالت، واقع در زیر پل سیدخندان، به یک‌باره مورد حمله‌ی مجید موحدی قرار می‌گیرد. مجید پس از ۶ ساعت انتظار و کمین نشستن، آمنه را در حالی یافت که عازم رفتن به خانه از محل کار بود. مجید در یک لحظه محتوی ظرف قرمز پر از اسید کلریدریک را به روی صورت آمنه ریخت و پا به فرار گذاشت. آمنه پس از چند ثانیه دچار درد و سوزش زیادی می‌شود و پس از داد و فریاد زیاد، با کمک مردم به بیمارستان رسالت منتقل می‌شود. در آن‌جا صورت آمنه شست‌ و شو می‌شود اما به دلیل عدم توانایی در باز کردن چشمان وی، آمنه به بیمارستان مطهری و سپس بیمارستان لبّافی‌نژاد منتقل می‌شود اما انتقال وی حاصل چندانی دربر ندارد. پس از حدود ۲ روز، مجید دستگیر می‌شود و به اسیدپاشی اعتراف کرده و روانه‌ی بازداشت‌گاه می‌شود.[۱]

تلاش برای مداوا [ویرایش]مداوا در ایران [ویرایش]پس از وقوع حادثه، آمنه چند ماه در بیمارستان بستری بود و به‌رغم تلاش پزشکان، آسیب اسید روز به روز بر چشم وی اثرات بدتری می‌گذاشت. به طوری که تمام کره‌ی چشم وی و رگ‌هایش را کوچک کرده و از میان برد بود. عمق سوختگی پوست او هم روز به روز بیشتر می‌شد.[۱] وی هم‌چنین بعدها از وضع برخورد با وی در بیمارستان مطهری انتقاد و از کوتاهی‌های انجام شده در حقش گله کرد. او می‌گوید در شب این حادثه زمانی که به این بیمارستان منتقل شده بوده، پزشک معالج حاضر نشد برای شست‌وشوی وی به بیمارستان بیاید.[۲] پس از چندماه، بالأخره از بیمارستان با چشم‌های بسته و صورت و دستی سوخته مرخص شد. [۱]

ادامه‌ی مداوا در اسپانیا [ویرایش]در فروردین ۱۳۸۴، آمنه، به پیشنهاد پزشکان معالجش، و با مشکلات فراوان، برای ادامه‌ی معاجه‌ی خود، راهی کشور اسپانیا، شهر بارسلونا می‌شود. در آن‌جا بعد از معاینات فراوان، پزشکان معالج وی اعلام کردند که تأخیر وی موجب دیر به نتیجه رسیدن معالجات می‌شود. در مورد چشم چپ وی که در ایران قرار بود تخلیه شود و بخیه شده بود، به علت کوچک شدن کره‌ی چشم، مورد معاینه قرار نگرفت. چند هفته بعد هم چشم راست وی عمل، و اعلام شد هم‌چنان باید بسته بماند. در چند ماهی که آمنه به دلیل سوختگی، پلک نداشت، چندین عمل جراحی برای پیوند پوست از بدنش به چشمش، برای ایجاد پلک، روی وی انجام شد. چشم راست آمنه ۲ بار دیگر جراحی شد و پس از گذشت یک سال، حدود ۳۵٪ بینایی حاصل شد اما هزینه‌های درمانی و حتی سکونت در اسپانیا، خارج از توان مالی آمنه بود. یک سال دیگر نیز، با جراحی پوست و تزریق سلول‌های بنیادین، تا ۳ نوبت، سپری شد تا پوست زیرین ترمیم شود.[۱]

آمنه در سفرش به اسپانیا، مدتی با کمک‌های دولت اسپانیا به زندگی و مداوا در بارسلونا ادامه می‌دهد تا این‌که دولت اسپانیا تقبل کل هزینه‌های درمانی وی را به درخواست پناهندگی وی مشروط می‌کند؛ ولی آمنه، به دلیل علاقه به مردم و کشورش، با این درخواست مخالفت می‌کند. او در آنجا با فردی خیر در نیویورک تماس گرفته و در خواست کمک می‌نماید و موفق به بازگشت به ایران می‌شود. به نوشته‌ی واشنگتن پست، وضعیت آمنه تا حدی بغرنج شده بود که در همان سال او را از آپارتمانش در بارسلونا اخراج کردند. پس از آن به کمک اعضای یک سازمان اسپانیایی، وی به یک پناهنگاه بی‌خانمان‌ها، که دارای شرایط بسیار نامناسبی بود، منتقل می‌شود.[۳] وی پس از ۱۷ بار عمل جراحی، چشم راست خود را نیز از دست داد[۴] و پزشکان پیشنهاد تخلیه چشم او را دادند.[۵]

کمک‌های مالی [ویرایش]از اشخاص سرشناسی که به وی کمک مالی کرده‌اند می‌توان به محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، که ۲۷ هزار یورو به آمنه، برای تأمین هزینه‌های درمانی کمک کرد.[۶] و هم‌چنین از محمود احمدی‌نژاد نام برد.[۷] [۸]

چاپ زندگی‌نامه در آلمان [ویرایش]کتابی در باره‌ی زندگی‌نامه‌ی آمنه در آلمان، با عنوان «چشم در برابر چشم» (به آلمانی: Auge um Auge MVGVerlag Ameneh Bahrami) منتشر شده‌است. این کتاب با چاپ نفیس در ۲۵۰ صفحه، تصویری از یک دختر جوان و زیبای ایرانی به‌دست می‌دهد که می‌خواهد مستقل باشد، تحصیل کند و به شخصیتی ممتاز تبدیل شود. در این حین دست رد به سینه‌ی خواستگارانش می‌زند، تا این‌که جوانی به‌نام مجید، که از او ۴ سال کوچک‌تر است و او هم دانشجوست، خاطرخواهش می‌شود و وقتی که آمنه به عشق او پاسخ نمی‌گوید، از روی رنجیدگی، حسادت، حماقت یا میل به جنایتکاری و تبهکاری، حادثه‌ای را رقم می‌زند که ابعاد آن تا امروز به جهان غرب هم کشیده شده‌است. آمنه در کتابش اعلام می‌کند که هنوز تصمیم خودش را درباره‌ی قصاص یا بخشش مجید نگرفته‌است. او در قسمتی از کتاب، گفته‌ای از پدربزرگش را نقل می‌کند. پدربزرگش به او گفته: «لذتی که در بخشش است، در انتقام نیست.» با این حال آمنه می‌نویسد که هر شب، وقتی به رخت‌خواب می‌رود، به لحظه‌ی انتقام فکر می‌کند؛ به لحظه‌ای که با آرامش پیپت را به دست می‌گیرد و چند قطره اسید در چشمان کسی می‌پاشد که او را کور کرده‌است. آمنه می‌گوید: «بعد وقتی مجید بیدار می‌شود، از درد فریاد می‌زند. درست مثل من که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوم، فریاد می‌زنم.»[۹]

حکم دادگاه [ویرایش]دادگاهی به ریاست قاضی عزیزمحمدی در روز ششم آذرماه سال ۱۳۸۷ تشکیل شد که با استماع اقامه دعوا از طرف نماینده دادستان و شکوائیه آمنه بهرامی از مجید موحدی خواست در برابر اتهام اسیدپاشی از خود دفاع کند. مجید در پاسخ قاضی که پرسید: اتهام شما اسیدپاشی و از بین بردن دو چشم آمنه بهرامی و ایراد جراحت‌های متعدد به صورت او است، قبول داری؟ گفت: بله، قبول دارم. من به صورت آمنه اسید پاشیدم. او همچنین ادامه داد: من دچار فشار روحی و روانی و دیوانه شده بودم. آمنه با رفتارش نشان می‌داد مرا دوست دارد اما جواب رد می‌داد.

در پایان جلسه قاضی بار دیگر از متهم خواست آخرین دفاعیاتش را بیان کند. او لایحه‌ای ۱۸ صفحه‌ای به دادگاه ارائه داد که عنوانش «اسید پاش مجرم یا قربانی» بود و سپس گفت: این روزنامه‌ها بودند که جنجال کردند، من کار بدی نکردم. کارم بدتر از اسیدپاشی به صورت ۱۵ دختر در افغانستان نیست که این طور پرونده‌ام را درشت کرده و هر روز با یک تیتر چاپ می‌کنند. حالا جامعه زیر بار قصاص چشمان من می‌رود اما اگر آمنه این کار را کرده بود طور دیگری با او برخورد می‌شد.

با پایان یافتن جلسه دادگاه هیات سه نفره قضات (عزیزمحمدی، بومی و رحیمی) وارد شور شدند و به اتفاق آرا، مجید را به قصاص چشم پس از پرداخت تفاضل دیه محکوم کردند. این جوان به پرداخت دیه در مورد سایر قسمت‌های آسیب دیده نیز محکوم شد.[۱۰]

به حکم دادگاه قرار شد که چشمان مجید به عنوان «قصاص» پس از بی‌هوشی توسط اسید کور شود. این حکم قرار بود ظهر روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ در بیمارستان دادگستری و با حضور چند پزشک متخصص چشم انجام شود.

این پرونده پس از تأیید رأی صادرشده از سوی دادگاه توسط دیوان عالی کشور، روز ۲۱ اسفندماه ۸۷ به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.[۱۱]

این نخستین بار است که چنین حکمی در ایران صادر شده‌ است.

تعویق حکم دادگاه [ویرایش]با وجود تایید دیوان عالی کشور ذر آخرین ساعات مانده به زمان مقرر٬ حکم دادگاه اجرا نشد. اغلب خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها اعلام کردند بنا به دلایلی که بعدها اعلام خواهد شد اجرای حکم قصاص به تعویق افتاد.[۱۲] خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه گفت: «دادگاه برای مرد اسیدپاش تنها قصاص حد بینایی را در نظر گرفته‌است و مواردی چون سوختگی پلک و تخلیه چشم را لحاظ نکرده‌است. در اجرای چنین احکامی اگر از سوی افراد خبره مشخص شود که بیم بروز مشکلات دیگر به سایر بخش‌های بدن وجود دارد، قصاص انجام نخواهد شد و یکی از دلایلی که تا امروز اجرای این حکم به تأخیر افتاده همین موضوع است.» [۱۳]

اما روزنامه روزگار در شماره شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ خبر داد که آمنه بهرامی گفته‌است در صورت دریافت دو میلیون یورو از اجرای حکم «قصاص چشم در برابر چشم» منصرف خواهد شد. وی اما این را نیز گفته که می‌داند مجید موحدی چنین پولی ندارد و بنابراین حکم اجرا خواهد شد.[۱۴] آمنه در مصاحبه‌ای با رادیو فردا اعلام کرد که این پول را برای تامین آینده خود می‌خواهد و به رغم ۲ سال مهلتی که داده کسی برای تامین نیازهای او اقدام نکرده است.[۱۵]

بازتاب رسانه‌ای و بین‌المللی [ویرایش]ماجرای اسیدپاشی، جریان مداوا، سیر قضایی پرونده و دادگاه مربوطه و بیش از همه حکم استثنایی دادگاه بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخل و خارج از کشور و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی داشت. بسیاری از رسانه‌های اینترنتی و مکتوب در مورد اینکه حکم دادگاه صحیح است و یا نقش بازدارنده دارد یا نه و اینکه آیا درست است قربانی خود و با دستان خود دست به عمل مشابه بزند را به بحث گدذاشتند و در مورد اینکه آیا او چنین خواهد کرد و یا نه به گمانه‌زنی‌هایی پرداختند. آمنه و خانواده‌اش٬ همچنین خانواده مجید بارها با رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی و رادیو فردا مصاحبه کردند.

دولت نروژ حکم دادگاه اسید پاشی را محکوم کرد و اجرای چنین حکمی را به اعمال دوران بربریت تشبیه کرد و آنرا غیر انسانی خواند.[۱۶] دولت بلژیک نیز از دولت ایران خواسته بود تا این مجازات غیر انسانی را متوقف سازد.[۱۷] و همچنین دولت انگلستان نیز خواستار توقف مجازات غیر انسانی کور کردن با اسید شد.[۱۸]

روزنامه جام جم در شماره شنبه ۲۴ اردیبهشت با آمنه مصاحبه کرد. آمنه در این مصاحبه که پیش از زمان تعیین شد برای حکم قصاص انجام شد گفته بود: «نزدیک به هفت سال است که آواره و سرگردان شده‌ام. در این سال‌ها فقط رنج کشیده و به خود گفته‌ام این امتحان الهی بوده‌است. باور کنید، هیچ‌کس نمی‌تواند کابوس‌های مرا حتی در ذهن خود تصور کند؛ پارچ قرمز اسیدی که به یک باره تمام وجودم را به آتش کشید.»

وی افزود برای اجرای این حکم، به انتقام فکر نمی‌کند: «من کینه‌ای نیستم، در این سال‌ها دریغ از یک احوال‌پرسی و کمک از سوی خانواده مجید، من در این مدت به این باور رسیدم که اجرای این حکم را برای خودم نمی‌خواهم.»

آمنه می‌گوید این حکم را برای جامعه می‌خواهد: «می‌خواهم اجرای حکم درس عبرتی باشد برای کسانی که ناجوانمردانه از اسید استفاده می‌کنند. وقتی حکم قصاص چشم‌های مجید صادر شد، به من گفتند بیا تا حکم را اجرا کنیم؛ اما من گفتم باید خبرنگارها هم باشند تا خبر این قصاص به گوش کسانی برسد که می‌خواهند با اسید، زندگی دیگران را تباه کنند.»

وی همچنین گفته‌است یک بار خواسته مجید را ببخشد اما پس از ملاقات با پدر مجید، «پشیمان» شده‌است. آمنه دلیل پشیمانی خود را «رفتار» پدر مجید اعلام کرده‌است.

آمنه پیش‌تر به رسانه‌ها گفته بود که می‌خواهد خودش حکم اسیدپاشیدن به چشمان مجید را اجرا کند اما به جام‌جم گفته‌است نمی‌تواند این حکم را اجرا کند.

طی چند روز مانده به اجرای حکم، فعالان حقوق بشر با اجرای چنین حکمی مخالفت کردند. محمد مصطفایی از وکلای دادگستری که در خارج از ایران زندگی می‌کند، اجرای این حکم را «غیرقانونی» خواند. به گفته وی «از لحاظ موازین حقوق بشری نیز اجرای چنین احکامی به روشنی خلاف کرامت ذاتی انسان‌ها به حساب می‌آید. اعمال مجازات‌های بدنی در عصر حاضر قابل اجرا نیست؛ چراکه این‌گونه مجازات‌ها، خشونت‌بار هستند و نتیجه‌ای معکوس در جامعه در بر خواهند داشت.»

مصطفایی بر خلاف آمنه که معتقد است اجرای حکم قصاص به کاهش اسیدپاشی منجر خواهد شد، گفته‌است «این مجازات نه تنها باعث کاهش یا پیشگیری از وقوع جرم نیست، بلکه باعث می‌شود جامعه خشونت را بار دیگر تجربه کند و در نتیجه خشونت امری عادی در جامعه به حساب آید و در نهایت، دستاویزی شود برای کسانی که مستعد اعمال خشونت در جامعه هستند.»[۱۹]

سازمان‌های حقوق بشری از ایران خواستند که جلوی اجرای چنین حکمی را بگیرد.[۲۰]

بخشش و گذشت از قصاص چشم [ویرایش]سرانجام در تاریخ یکشنبه، ۹ مرداد ۱۳۹۰، اجرای حکم قصاص حتمی شد که در آن روز آمنه، مجید را بخشید و پرونده صرفا از لحاظ جنبه عمومی جرم مفتوح ماند.[۲۱] [۲۲] آمنه خود در این باره می گوید:«در آخرین لحظه ای که حتی آمپول بیهوشی را به مجید موجدی تزریق کردند و برادرم آمد تا قطره اسید را توی چشمهایش بپاشد، او زار زار گریه می کرد و به من فحش می داد. اما من در آخرین لحظه به برادرم گفتم که بگذر. برادرم گفت چرا؟ من پاسخ دادم که هرگز نمی خواستم این کار را بکنم.»[۲۳]
سید ابراهیم موسوی نژاد 13:35 سه شنبه 19 مهر 1390
4
 سید ابراهیم موسوی نژاد
مجید متهمی که با عفو آمنه بهرامی نو از کور شدن با اسید نجات یافته بود دیروز در جلسه دادگاه اظهار کرد در صورت موافقت آمنه حاضر است با وی ازدواج کند.

به گزارش تهران امروز آغاز گر جلسه نماینده دادستان تهران بود که از دادگاه خواست با توجه به گذشت شاکی خصوصی متهم را از جنبه عمومی جرم مورد محاکمه قرار دهند.

سپس مادر آمنه به جایگاه آمده و با بیان اینکه از تصمیم آمنه مبنی بر عفو متهم تا آخرین لحظه خبری نداشته است گفت: روز قصاص حتی سرم را هم به دست مجید وصل کرده و اسید را هم در سرنگ پر کرده و آماده اجرای حکم بودند که آمنه گفت قصاص نمی‌خواهد و با این کارش خود ما هم شوکه شدیم. در حال حاضر هم نمی‌دانم دخترم از دیه متهم هم گذشته یا فقط از قصاص وی صرف نظر کرده است.

سپس مجید به جایگاه آمد. وی که حال مساعدی نداشت و به سختی قادر به حرف زدن بود گفت: من از آمنه واقعا ممنونم که رضایت داد و امیدوارم بتوانم کاری کنم که این اتفاق را جبران کند!

متهم در پاسخ به این سوال که آیا حاضر است با آمنه ازدواج کند افزود: او تنها عشق زندگی من است و اگر وی راضی باشد من هم موافقم.

در این هنگام مادر آمنه برآشفته شده و با ناراحتی گفت: من حاضر نیستم حتی جنازه دخترم را روی دوش این مرد بگذارم. من آمنه را تا وقتی زنده‌ام پیش خودم نگه می‌دارم. دخترم قبل از اینکه صورتش توسط این مرد سوزانده شود خواستگارهای زیادی داشت اما به خاطر ادامه تحصیل آنها را جواب کرد، مجید پیش آنها عددی نبوده و نیست.

سپس دادگاه از مجید خواست به دفاع خود ادامه دهد. متهم در دفاع از خود گفت: من دیه آمنه را می‌دهم، پدرم خانه‌اش را فروخته و تا هفته بعد پولش را از خریدار می‌گیرد و دیه را می‌دهد. من هم از دادگاه می‌خواهم در مجازاتم تخفیف بدهد.

متهم در پاسخ به این سوال قاضی که چرا‌ آنقدر آشفته‌ای پاسخ داد: من در زندان خیلی زجر کشیدم و الان هم اصلا حالم خوب نیست و به سختی قادر به تکلم هستم.

قاضی عزیز محمدی هم خطاب به متهم گفت تو با این کارت این دختر را بدبخت کرده‌ای آیا قبول داری که مجید بعد از گفتن پشیمانم، سکوت کرد.

سپس وکیل مجید به جایگاه آمده و گفت: اقدام بزرگوارانه آمنه و گذشت وی از موکل من بازتاب خیلی خوبی در جامعه داشت ونشان داد جامعه از خطای مجید گذشته است. مجید بعد از گذشت آمنه آنقدر حالش بد شد که یک هفته در بیمارستان بستری شد. موکل من به شدت تحت فشار روحی و روانی است. او تبدیل به یک آدم کاملا منزوی شده است. خودش هم می‌داند کاری غیرقابل جبران و حتی بدتر از قتل انجام داده است. پدر او یک خانه ۷۰ متری در جنوب شهر دارد که آن را برای دادن دیه زیر قیمت به فروش گذاشته است و خودش و مادر مجید در این سن و سال باید بروند و در خانه استیجاری بنشینند. من از قضات محترم می‌خواهم شرایط سخت خانواده مجید و سختی‌هایی که خانواده وی متحمل شده‌اند را هم در نظر بگیرند.

در پایان دادگاه قضات شعبه ۷۱ با توجه به معلوم نبودن نوع رضایت و بعضی نواقص پرونده آن را به دادسرا ارجاع دادند.
نازنین بهشتی 14:38 سه شنبه 19 مهر 1390
4
 نازنین بهشتی
درفشانیهای دوستان تمومی نداره
باشه، شما درست میگی ....
سید ابراهیم موسوی نژاد 18:21 چهارشنبه 20 مهر 1390
3
 سید ابراهیم موسوی نژاد
پژوهشگران بلژیکی دریافتند: اگر چه در طول قرن‌های متمادی همواره به زن به عنوان جنس ضعیف نگاه شده است، اما زنان از لحاظ ژنتیکی به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که در مقابل بیماری‌های عفونی و سرطان از خود مقاومت بیشتری نشان می‌دهند.

به گزارش ایسنا در گزارش مربوط به این تحقیق آمده است که سیستم ایمنی مردها در مقابل زنان ضعیفتر است، زیرا زنان دارای میکرو RNAs هستند.

دکتر «کلاود لیبرت» از دانشگاه «گنت» در بلژیک بر اساس یافته‌های حاصل از این پژوهش می‌گوید: مردها در موقعیت پایین‌تری در قیاس با زنان قرار دارند، زیرا مردها تنها یک کروموزوم X دارند، در حالی که زنان صاحب دو کروموزم X هستند، لذا در زنان در صورتی که ژن‌های ایمنی در یک کروموزوم غیرفعال باشند، دیگر کروموزوم آن را جبران می‌کند.

وی می‌افزاید: ما معتقدیم علت این‌که زنان بیشتر عمر می‌کنند و در مقابل ضربه‌های روحی و بیماری‌ها مقاوم‌ترند، کروموزوم X است کهدر انسان در برگیرنده 10 درصد میکرو RNAs است که تا کنون در ژنوم انسان ردیابی شده است.

نتایج این تحقیق در مجله «BioEssays» منتشر شده است.